نگاه حقوقی، به مسأله نوآوری از آن جهت اهمیت دارد که امروزه نوآوری به عنوان کلیدواژهای مهم، یکی از عناصر اصلی دگرگونی اقتصادی به شمار میرود، بر توزیع قدرت و ثروت تأثیر میگذارد. افزون بر آن، در بسیاری از موارد، الگوهای رفتارهای اجتماعی ما را متأثر میسازد. تأثیرات حقوق بر نوآوری به گونهای است که لزوم توجه به مفهوم نوآوری را از جنبه حقوقی بیش از پیش مورد توجه و تأکید قرار میدهد. موضوع این مقاله، معرفی دو نظریۀ کلی حاکم بر حقوق نوآوری: نظریه لیبرالی حقوقی و نظریه شرکتی حقوق است. سپس به سیاستهای حقوقی در عرصه نوآوری میپردازیم و جریان اصلی حاکم بر سیاستگذاری در حوزۀ حقوق نوآوری را مورد بررسی قرار میدهیم. در نهایت، ضمن بیان انواع ابزارهای حقوقی نوآوری، به معرفی مختصر نحوۀ عملکرد هر کدام از آنها میپردازیم. در آخرین بخش این مقاله نیز که بعد از معرفی مالکیت فکری به عنوان ابزار حقوق نوآوری خواهد آمد، سیاستهای مالکیت فکری در حوزۀ نوآوری بررسی میگردد و برخی دلالتهای سیاستی این ابزار مهم در عرصه نوآوری مطرح میشود.